انسان متصور،انسان متعادل

نويسنده:دکتر عليرضا آزمنديان




انسان متصور

اي انسان برتر،اي انسان زيباي ديگري که تا اين مرحله برخي از مهم ترين و زيباترين برچسب هاي شخصيت و هويت خود را شناختي اکنون، لحظه اي چشمان زيبايت را ببند و به يکي از بهترين روزهاي زندگي ات،بينديش.اين روز،يکي از همان روزهايي است که يکي از نفيس ترين هديه هاي الهي را از دست خداي رحمان گرفته اي.يکي از همان روزهايي که زندگي را با تمام شکوهش،به چشم ديده اي.اکنون اي عزيز دل خداي رحمان،چشم بگشا و به من بگو چه احساسي داري؟آري تو حسي از شور و نشاط را در سراسر وجودت، حس مس کني؟تو به آرامش و انبساط خاطر رسيده اي؟البته ما در تکنولوژي فکر بر اين باوريم که روزهاي زندگي،هر يک عطيه اي از عطاياي الهي است و در اين ميان،روز بد،معني ندارد؛بلکه اين خود ما هستيم که با برداشت ها،قضاوت ها و نگرش هاي خود،از آن خوب،بد، زشت،يا زيبا مي آفرينيم.
هر انسان از تصوراتي که در ذهن مي پرورد، روحيه مي گيرد يا روحيه خود را از دست مي دهد.تصورات هر انسان از باورها و برداشت ها،ارزش ها و انديشه هاي وي،رنگ مي گيرند.انسان هر آن چه در تخيل مي بيند،در دنياي واقعيت مي تواند خلق کند.هرآنچه در تصور انسان بگنجد قابليت آن را دارد که نمود خارجي پيدا کند و اين قانوني است که انسان هاي خود باور و خود شکوفا،که آن را باور کرده و به آن ايمان دارند،به بهترين وجه از آن بهره مي جويند.بسيارند انسان هايي که با خاطرات خود زنده اند و در روياهاي خويش زندگي مي کنند و هرجا کم مي آورند و عرصه بر آنها تنگ مي شود،به تصورات زيبا و گذشته هاي خوب خود پناه مي برند و يا آينده هاي زيبا را براي خود تصوير مي کنند.
در روياهاي خود زندگي و جايگاه آينده خود را ببينيد،با ديگران ارتباط برقرار کنيد.به وصال محبوب برسيد.به مستمندي کمک کنيد.مدارج عالي علمي را طي کنيد.در بهشت خدا در کنار فرشتگان زيبايش زندگي کنيد.آري تمام لحظه هاي خلق دستاوردها را فقط تجسم و تخيل کنيد.آنجا که تصميم بگيريد تخيل ها را به واقعيت ها تبديل کنيد و براي خلقشان تلاش کنيد،همه کاينات خدا به فرمان خداي مسبب الاسباب دست به دست هم مي دهند و آنها را معجزه وار در دنياي واقعيت هاي شما خلق مي کنند.اين شيوه زندگي در مسير کمال است.
تمام انسان هاي موفق تاريخ پديده ها را ابتدا در کارگاه ذهن خود به صورت تخيل و رويايي خلق کردند و آنچه را در تخيل و روياي خود ديدند،باور کردند و آنچه را باورکردند در دنياي واقعيت ها با سعي و تلاش خود به آنها واقعيت بخشيدند.
لذا انسان هاي کمال گرا انسان هاي متصوري هستند.آنها مرتباً به تصوير سازي در ذهن مشغول اند.آري،موفق ترين انسان ها کساني بوده اند که بيشتر از بقيه تخيل و تصور کردند.
در ميان تصويرهاي ذهني مختلفي که هر انساني در مورد جايگاه آينده خود در ذهنش خلق مي کند،تصوير ذهني بسيار مهمي براي هر انسان وجود دارد به نام"تصوير ذهني از خود"در واقع اين تصويري است که احساس و باور هر انسان را نسبت به خود نشان مي دهد.انسان هايي که خود را باور دارند و اعتماد به نفسي عالي دارند،اين تصوير،بسيار زيبا در ذهنشان شکل گرفته،به گونه اي که هر وقت اين انسان ها به خود فکر مي کنند،به احساس بسيار زيبايي مي رسند و خود را کاملاً توانمند،لايق و کارآفرين احساس مي کنند.اساس موفقيت هاي انسان هاي بزرگ بر اين تصوير استوار است و تمام انسان هاي شکست پذير تصوير بسيار زشتي از خود در ذهن و به همين دليل در دنياي واقعيت ها همواره خود را عاجز مي بينند و به راحتي تن به شکست مي دهند.تصاوير ذهني از خود و زندگي تان داريد،در دنياي خارج نمود يافته،واقعاً اعجازمي کنند.تصويري که هرکس از خودش دارد و آن گونه که خود را مي بيند،بر قضاوت و برداشت هايش،تاثير مستقيم دارد.وقتي القائات غلط و مخرب دوران کودکي،در دوران بزرگسالي ما را آزار مي دهند و هنوز نتوانسته ايم آنها را به نفع شخصيت و متناسب با سن خود تغيير دهيم،وقتي احساسات غلطي در درون خود رسوب کرده که قادر نبوده ايم آنها را بشناسيم و تغيير دهيم،وقتي حس حقارت و بي لياقتي"تو نمي تواني" و تو نمي داني"و" تو مي ترسي"را به خود القا کرده ايم،چگونه مي توانيم با يک اقدام بيروني،مرهمي بر جراحت هاي سهمگين درون بگذاريم؟
آري بايد به جراحي باورها و افکار پرداخت و گل خودباوري را در باغچه وجود کاشت و به هويت جديد رسيد.باور کن و بپذير که تو انسان ارزشمند و گرانمايه اي هستي که هيچ کس در سراسر جهان شبيه تو نيست.تو خاطرات و تجربياتي داري که هيچ کس ،مانند تو با تمام وجود، در متن آنها قرار نگرفته است.بيا برچسب هاي ذهن خود را عوض کن و واژه هايي که يک عمر،پاي توانمندي هاي تو را فلج کرده اند،شجاعانه دور بريز.بدان تا به خود اعتماد نکني،تا به خود ارزش و احترام نگذاري،اعتماد ديگران به تو کاذب بوده،ارزش و احترامي که برايت قائل مي شوند، نشات گرفته از باورهايشان نخواهد بود.
اي انساني که جهاني در تو خفته،بيدار شو تا تمام استعدادها و توانمندي هايي که پيرامون تو به خواب ياس فرو رفته اند بيدار شوند.تلقين هاي مخرب و افکار منفي را از ذهن خود پاک کن و براي تقويت تصوير ذهني زيبايي که از خود داري،بکوش تا در عرصه زندگي مثبت و سازنده ظاهر شوي.وقتي تصوير ذهني شما،خلاق،سالم،و سازنده باشد،تصويري که در آن خود را شايسته مي دانيد و دنيايي از عزت و احترام،تقديم خود مي کنيد؛جلوي پاي خود بلند مي شويد و به شخصيتي که در درون شما زندگي مي کند، احترام مي گذاريد؛
آن گاه به حسي از خودباوري مي رسيد که سلسله مراتب نيازها را يکي پس از ديگري،در نورديده و به اوج قله هاي خودشکوفايي قدم مي گذاريد.اين تصوير ذهني است که همه جا از شما حمايت و حراست مي کند و اجازه نمي دهد تن به هر کاري بدهيد،هر حرفي را بشنويد و هر شرطي را بپذيريد.او در درون شما زندگي مي کند و با سيگنال هاي مثبت و پيام هاي اميدبخشي که به شما مخابره مي کند،شما را درمسيرکمال به پيش مي راند و در جهت سازندگي و بالندگي،هدايت مي کند،از لبه پرتگاههاي زندگي،عبور مي دهد و تو را به قله هاي موفقيت و کمال مي رساند.تصوير ذهني اي که از خود داريد،ضامن سلامت و سعادت شماست.تصوير ذهني مخرب و غير واقع بينانه باعث مي شود و در برخورد با رويدادهاي بزرگ زندگي،که شما را براي رسيدن به خوشبختي صدا مي زنند،خود را کوچک و حقير ببينيد و لايق برخورداري از عالي ترين مواهب زندگي ندانيد.
بدان آن روز که توفان ها برمي خيزند و تهاجم ها آغاز مي شوند،آن روز که هويت و موجوديت هر انسان دستخوش چالش شده و همه در گرداب زندگي با هم مي چرخند،فقط آن هايي نجات مي يابند که در درون خود به نجات ايمان داشته باشند و اين ها همان انسان هايي هستند که همواره افکار نجات آفرين در ذهن مي پرورانند و خود را شايسته نجات،از هر بندي مي دانند.
و تو اين انسان متصور که به مدد انديشه ات و به ياري تمام درس هايي که از زندگي گرفته اي عالي ترين تصاوير را در ذهن خود خلق مي کني؛بدان ثمره اين پويايي ذهني دستاوردي بس شگفت انگيز است که اندک اندک،تمام هستي و کل موجوديت تو را متحول مي سازد.زيبايي،برازنده توست؛چرا که زيبا مي انديشي و هر موفقيت تو دسته گلي از گلستان دستاوردهاي عالي زندگي توست.

ديگر برچسب هاي هويت ساز عارفان

آن چه تاکنون خوانديد،همه، صفات و ويژگي هاي بارزي بود که تنها در وجود انساني خودآگاه، که با تحول در کليه ارکان انديشه و زندگي اش به خودباوري رسيده است،ديده مي شود و برچسب هايي است که هويت زيباي او را معرفي مي کند. تاکنون چندين بار واژه،از نظر روان شناسي داراي بار منفي است اما تاکيد روي آن،تنها براي نشان دادن عناصر برجسته اي بوده است که هويت انسان خودآگاه را تشکيل مي دهند.درواقع اين ويژگي ها،مارک هايي هستند که روي لباس شخصيت و هويت هر انسان دوخته شده اند.
ويژگي هايي که در اينجا برشمرديم،نمونه اي اندک از هزاران صفتي است که مي توان براي هرانسان خودآگاه قائل شد.شما مي توانيد براي هدايت و برنامه ريزي در ضمير ناخودآگاهتان برچسب هاي ديگري را انتخاب کنيد و بر پيشاني وجودتان نصب کنيد تا هر بار آن را صدا مي زنيد و يا تکرار مي کنيد صفت و يا محتواي آن برچسب را در هويت خود حس کنيد.مثلاً بگوييد:من انسان متواضعي هستم.حال ببينم اين برچسب يعني صفت تواضع که به خود نسبت مي دهيد چه تاثيري بر هويت ما مي گذارد و چگونه به مرور در شما هويت جديدي مي سازد.

انسان متعادل

يکي ديگر از صفات عارفان،متعادل بودن در کليه شئون زندگي است،انسان عارف انساني متعادل است که عقل و خرد و عواطف و احساسات، همه در وجود او در تعادل کامل به سر مي برند و اين چنين است که زمام زندگي را در دست دارد و هر آنچه که پيرامون اوست کنترل و نظارت مي کند و بر آن تسلط کامل دارد.لذا روي ديگران نيز تاثير مي گذارد زيرا تا کسي بر خود تسلط نداشته باشد،نمي تواند ديگران را تحت تاثير قرار دهد و با ديگران ارتباط مناسب برقرار کند،تا با خودش آشتي نکرده باشد و با تضادها و تعارضات دروني اش،به تفاهم نرسيده باشد نمي تواند سوءتفاهم هايي را که بين او و ديگران،پديد مي آيد رفع کند.
حال هنگامي که من خود را"انسان متعادل"مي نامم و اين برچسب را براي ساختن هويت جديد انتخاب مي کنم،ويژگي هاي يک انسان متعادل را در شخصيت عارفانه خود احساس مي کنم.اين خاصيت برچسب هاست.
منبع:مجله ي موفقيت شماره 165